#کاشت_هویج_در_گلدان
نام علمی: Daucus carota subspecies sativus
هویج یکی از سبزیجات مورد علاقه آشپزان می باشد و کاشت آن در گلدان و قرار دادن آن در فضای آشپزخانه مطمئنا برای آشپزان خیلی لذت بخش است. هویج در هوای سرد هم زنده می ماند و حتی می تواند یخبندان را نیز تحمل کند، اما در دمای بین 12 تا 23 درجه سانتی گراد بهترین عملکرد را دارد. گونه های زیادی از هویج وجود دارد و رنگ آن ممکن است سفید – زرد – نارنجی – قرمز – ارغوانی و یا سیاه (ارغوانی بسیار تیره) باشد.. برای کاشت هویج در گلدان باید حداقل از یک گلدان 33 سانتی متری استفاده کرد.
نیاز به نور: برای دریافت نتیجه بهتر، باید گلدان را در یک مکانی که آفتاب کامل است قرار دهید. البته هویج سایه جزیی را هم تحمل می کند. اجازه ندهید ریشه هویج در معرض آفتاب قرار بگیرد و اطمینان داشته باشید که ریشه هویج همیشه با خاک گلدان پوشیده شده باشد.
نیاز به آب: برای این که هویج طعم بهتری داشته باشد باید همیشه خاک گلدان را مرطوب نگه دارید. زمانی که هویج بالغ شد دیگر به آن آب ندهید.
#کاشت_هویج_در_گلدان
چگونگی کاشت:
هویج با بذر کاشته می شود. برای کاشت هویج می توانیدبذر ها را از گل هویجی که قبلا کاشته تهیه کنید و در صورتی که قبلا هویج نکاشته اید می توانید بذر هویج را از فروشگاه های محصولات کشاورزی بخرید.
بذرها باید در عمق 1 سانتی متری کاشته شوند و نباید از این میزان عمیق تر کاشته شوند. بعد از کاشت به خاک کود بدهید.
هویج در انواع زیادی از خاک ها به خوبی رشد می کند و ترجیحا به خاکی با زهکشی خوب و PH خنثی (5/5 تا 7) نیاز دارد.
خاک های لوم شنی یا خاک های آلی فاقد کلوخ یا سنگ، برای تولید ریشه های صاف و راست ترجیح داده می شود.
میزان فشردگی خاک بر رشد و طول ریشه موثر است. فشردگی خیلی کم یا خیلی زیاد برای رشد ریشه مضر است.
در خاک های بسیار فشرده شده ریشه به صورت مخروطی و در خاک های نرم، نازک و بلند می شود.
فاصله بین بذرهای هویج را 4 تا 6 سانتی متر در نظر می گیرند. هویج 65 تا 85 روز پس از کاشت قابل برداشت است و زمانی که قطر آن به 2/5 تا 3/5 سانتی متر می رسد می توان آن را برداشت کرد.
گلدانی که هویج در آن کاشته می شود حداقل باید 33 سانتی متر باشد.
♦ زنها مثل اطو هستند هم مصرفشان بالا است هم زود داغ می کنند البته بدون بخارش هم بدرد نمیخورد.
♦ زن ها مثل پیاز هستند ظاهر سفید و ظریفی دارند اما باطنشان اشک آدم رو در میآورد.
♦ زنها مثل سکوت هستند با کوچکترین حرفی می شکنند.
♦ زنها مثل چراغ راهنمایی هستند هر چقدر هم با آنها حرف بزنی باز هم مرتب رنگ عوض می کنند.
♦ زنها مثل تخت خوابگاه هستند نو و تازه هایشان کمیابند و کهنه هایش هم سرو صدا زیاد می کنند.
♦ زن ها مثل الکل هستند دیر بجنبی همه شان می پرند.
♦ زنها مثل ظرف سفالی هستند بدون رنگ و لعاب جلوه ای ندارند.
♦ زنها مثل کامپیوتر هستند یک بار خودش را میگیری و یک عمر لوازم جانبی آنرا.
♦ زنها مثل کیک خامه ای هستند با نگاه اول آب از لب و لوچه آدم آویزان میشود اما کمی بعد دل آدم را میزند.
♦ زنها مثل بچه ها هستند تا وقتی که ساکتند خوبند
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلا” اهل این حرفـها نبود…
این قضیه به شدت آزارش می داد تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محل زندگیش بازگردد.
روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت…
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد…
خسته…
انگار فقط آمده بود گریه کند…
دردش گفتنی نبود….
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد…
وارد حرم شد و کنار ضریح نشست.
زیر لب چیزی می گفت انگار! خدایا کمکم کن…
چند ساعت بعد، دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…
خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند…
به سرعت از آنجا خارج شد…
وارد شــــهر شد…
امــــا…
اما انگار چیزی شده بود…
دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
انگار محترم شده بود…
نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!
احساس امنیت کرد…
با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه!
فکر کرد شاید اشتباه می کند! اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد…
دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته…!
اگه خوشت امد از مطلب تو پایین کادر نظر بده (ممنون)